اوضاع این روزهای تئاتر نیاز به چشم مسلح ندارد!
تاریخ انتشار: ۳۰ تیر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۲۷۵۶۸۸
شبکههای اجتماعی و فضای مجازی عضوی از خانواده ما شده اند و حتی گاهی اوقات از نزدیکانمان به ما نزدیکتر هستند و نه تنها ما بخش عمدهای از زمان خود را به آن اختصاص میدهیم بلکه بخشی از اخلاق، رفتار و محور فکریمان تحت تاثیر فضای مجازی قرار میگیرد.
به گزارش خبرنگار گروه فرهنگ و هنر برنا؛ این روزها شبکههای مجازی تاثیر بسزایی در زندگی انسانها دارند و به یک عضو جدا نشدنی از حیات بشر تبدیل شدهاند که هر لحظه و هر ساعت بیش از پیش در زندگیمان پر رنگ می شوند، اما میتوان گفت در کنار مزایا، معایب خاص خود را هم دارند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
ایوب آقاخانی، استاد دانشگاه، نمایشنامهنویس و بازیگر تئاتر که جایزهی نویسندگی برتر اورژینال در جشنوارهی بین المللی تئاتر فجر برای نگارش نمایشنامهی «امپراتور و آنجلو» را در کارنامه خود دارد، در این باره معتقد است:
برای قضاوت درباره وضعیت این روزهای تئاتر چشم مسلح لازم نیست یعنی همه می توانند متوجه اوضاع شوند تنها نیازمند به تخصص در این عرصه نیست. اعتقاد راسخ دارم متاسفانه جدا از وضعیت سیستم و مدیریت خود ما هم در این وضعیت نامناسب بی تقصیر نبودیم. مشکلاتی سیستمی و مدیریت در حوزه هنرهای نمایشی در دهه 80 وارد این عرصه شده است اما اکنون به اوج خود رسیده است. مسئله گنگ خصوصی سازی در تئاتر به وضعیت کنونی تئاتر دامن زده است و برخوردهایی که مخاطبان با تشخیص اشتباه با تئاتر داشتند آسیبی به تئارت زده است که به راحتی قابل جبران نیست.
این نمایشنامه نویس گفت: زمانی که کوچک ترین ناراحتی از اینکه سوپرمارکت ها پر رونق تر از گذشته به فعالیت خود ادامه می دهند، ناوگان شهری با افزایش قیمت ما را جابجا می کند و یا با قیمت های گزاف رستوران ها و ... مشکل نداشتیم، ناگهان فکر کردیم که باید تئاتر و سینما را حذف کنیم که این یک رفتار اشتباهی است که خودمان در آن دخیل هستیم.
او افزود: همه با سهم یکسانی در شرایط کنونی تئاتر و سینما مقصر هستند از دولتمردان متصدی امر در حوزه تئات، سینما و اصولا فرهنگ تا مخاطبینی که می توانستند از محصولات فرهنگی حمایت کنند تا بنده به شخصه که مولد محصولات فرهنگی باشند، همه دست به دست هم داد که امروز این اتفاق بیافتد که با این هزینه های بالا نمایشی تولید شود و با حداقل مخاطبان روی صحنه برود و حتی پاسخگوی نیازهای مالی خودش هم نباشد. فراز و فرودها در حوزه هنر زیاد بوده است همانطور که سایر زخم و ضربه ها از تئاتر حذف نشد مطمعنا این آسیب هم که با این جنس از برخوردهای هیجانی با آن درگیر هستیم از بین نخواهد رفت و از پیکره تئاتر حذف نخواهد شد.
ایوب آقا خانی با اشاره به اینکه گران شدن و مسائل اقتصادی موجب شده تا تفریحات مردم کاهش یافته است، توضیح داد: به طبع گرانی ها موجب شده تا تماشای تئاتر و سینما هم به نسبت گذشته کم شده است. بیشتر تئاترها لزوما راضی کننده هم نیستند یعنی زمانی که تئاتر خصوصی راه اندازی می شود و هر کس که پول داشته باشد می تواند در آنجا اجرا کند بدیهی است که مخاطب آرام آرام نسبت به تئاتری که بلیط آن را تهیه می کند بی اعتماد می شود و میزان رضایتش به نصف یا حتی یک سوم می رسد، در چنین شرایطی که هزینه تهیه بلیط بالا است مخاطب به تماشای نمایشی می رود که شاید آن را دوست نخواهد داشت.
این استاد دانشگاه بیان کرد: نمی توان از مخاطب انتظار داشت که در سال چندبار این فرآیند ذهنی و روانی را تجربه کند و هزینه بسیار صرف کند که بخواهد نمایشی را تماشا کند که احتمالا آن را دوست نخواهد داشت. اگر مقداری هزینه های تماشای تئاتر ارزانتر بود طبیعتا مخاطب می توانست به دفعات در طول سال ریسک تماشای یک تئاتر را بپذیرد اما آیا باید ارزان شود؟ خیر زیرا همه چیز گران شده است پس از تئاتر توقع ارزانی ندارم زیرا که به نظر من تئاتر در دنیا جزء گران ترین هنرهاست، از تئاتر توقع افزوده شدن یک فیلد و صافی جدی دارم که هرکسی به صرف داشتن درهم و دینار نتواند محصولی به مخاطب ارائه بدهد.
ایوب آقاخانی ادامه داد: بلیط گران کنسرت را مخاطب به هر شکلی که شده تهیه می کند زیرا که خواننده مورد علاقه اش است و از آن لذت می برد و با اطمینان و اعتماد به کنسرت می رود اما خب کدام تئاتر این اعتماد را به مخاطب می دهد؟ نمایشی که شاید میانگین سنی تمام عوامل آن به 30 سال نمی رسد و مخاطب برای تامین تجربه افراد تازه کار هزینه نمی کنند بنابراین باید کمی هم به مخاطب حق داد زیرا هزینه می کند و توقع کیفیت دارد تا مجدد در این مارکت حضور پیدا کند.
این نمایشنامه نویس با بیان اینکه هزینه های تولید روز به روز افزایش می یابد، توضیح داد: در عین حال هزینه های تولید هم کمتر نمی شود یعنی کمترین وسائلی را که در دکور نمایش استفاده می کردیم باید با 18 برابر قیمت تهیه کنیم، دکوری که تا دو سال پیش با 15 الی 20 میلیون آماده میشد و قابل استفاده بود اکنون نزدیک به 80 الی 100 میلیون هزینه دارد پس ما هنوز از ابتدای کار و قبل از شروع نمایش عقب هستیم و نمی دانیم چقدر به فروش میرسد، حتی سالن های بی هویت و بی معنی برای کسانی که برای اجرا در این سالن های با قیمت گزاف هزینه می کنند هم شرط و شروط می گذارند که اگر نمایش به فروش نرسد نوبت اجرا شما ظرف 10 روز به پایان می رسد این یعنی اینکه خود به خود گروه در تئاتر خصوصی به مسلخ می رود تا قربانی شود.
آقا خانی افزود: مجموعه این عوامل و وقایع وضعیت را بغرنج می کند و هیچ راهی جز اینکه حداقل 5 سال کامل دولت یک سوبسید جدی به تئاتر بدهد، اگر جز این باشد ما رفته رفته به جای جامعه واقعی تئاتر با تینیجرهایی مواجه خواهیم بود که علاقمندانشان از جنس های مختلف حاضر به هزینه کردن پای تجربیات آن ها هستند، همه سالن ها را تسخیر خواهند کرد برای اینکه هیچ انسان عاقلی وارد این معادله جدی محکوم به شکست نمی شود. ما به نحوی در تالاب فرو رفته ایمکه الان چیزی جز دست غیب نمی تواند ما را از این تالاب بیرون بکشد، این دست غیب هم یک نیروی مازاد بر توان و معدل اقتصادی است که این یعنی سوبسید، اما به شرطی که این سوبسید به طور کامل برای تولید تئاتر باشد نه اینکه مدیران موسمی تئاتر آن را صرف مسائلی کنند که تاثیری در بدنه تئاتر ایجاد نشود.
نویسنده نمایش «دوئتی کوتاه برای پاییز» گفت: منظور از سوبسید برای افزایش کارکنان تئاتر یا برگزاری جشنواره نیست، منظور سوبسید مشخص برای تولید است یعنی آثاری که به نیت اجرای عمومی به استقبال مخاطبان خود می روند. اگر 5 سال بی وقفه چنین سوبسید درشت و چشمگیری برای تولیدات اختصاص پیدا کند به زودی جامعه ای از نمایشگران را خواهید دید که هیچ فرقی با تصویر فانتزی ذهن من نخواهند داشت.
ایوب آقاخانی توضیح داد: نمی توان گفت تبلیغات بی تاثیر است اما تبلیغات برای آگاه و مطلع کردن مخاطبان موثر است اما به آن معنا در اقبال اثر موثر نیستند. اکثر اوقات ما از طریق فضای مجازی از زمان اجرای آثار مطلع شده ایم اما لزوما به تماشاگر آن تبدیل نشده ایم و اگر این فاصله عظیم را درک کنیم شرایط راحت تر خواهد شد. فعالیت هایی چون لایک ها و کامنت های بالا دلیل بر جذب مخاطب نیست شاید تنها به تهیه چند بلیط منتهی شود. آنقدر که حوزه خبر رسانی موثر است، حوزه تبلیغات فضای مجازی موثر نیست و آگاهی و اطلاع رسانی بهتری دارد. فضای مجازی اطلاع رسانی دارد اما کدام یک پس از دیدن این تبلیغ و یافتن آگاهی هزینه می کند؟ نسبت آن یک به ده هزار است، بنابراین می توان گفت فضای مجازی چندان مفید و موثر نیست. هنوز هم می توان گفت تبلیغات سینه به سینه و دهان به دهان بهتر است و زمان، مکان و نمایش مناسب پاشخکوتر است و در تمام این مسائل باید همه چیز دست به دست هم بدهد تا این وقایع رخ دهد به خصوص در این روزهای تئاتر که مخاطبان کمی بدبین شده اند.
آقاخانی که تجربه بازیگری در سریال تلویزیونی «نجوا» را هم دارد، بیان کرد: فضای مجازی هم تاثیر شایانی ندارد و یک آفت و معضلی شده است که باید کنترل شود و به یک بنگاهی تبدیل شده است که اقتصاد چندان سالمی هم ندارد زیرا تبلیغات فضای مجازی هزینه ای را به دوش نمایشگر و گروه تولید می اندازد که این هزینه لزوما هم به گروه باز نمی گردد و هزینه ها بسیار غیر قابل باور است هرچند نمی توان خرده گرفت زیرا وقتی هر چیزی افزایش قیمت داشته است تئاتر هم از آن مصون باقی نمی ماند. اگر کسانی که در این عرصه فعالیت می کنند به نتیجه کاری که می کنند واقع بین بودند، می توانستند کمی مهربان تر و منصف تر باشند با گروه های نمایشی زیرا واقعیت این است که این تبلیغات به غیر از آگاهی و اطلاع دادن گامی آن طرف تر نمی توانند بردارند.
ایوب آقاخانی در پایان گفت: تبلیغات اطلاع رسانی نیست، تشویق و تهییج به مصرف است که آن را در عرصه تئاتر نمی بینم اما قبلا هم بدون دخالت فضای مجازی با استفاده از خبرگزاری ها، روزنامه ها و... به مخاطبان اطلاع رسانی می شد، بنابراین ما به دنبال یک ارزش افزوده در فضای مجازی هستیم که این ارزش افزوده فقط سرعت خبر رسانی را تامین می کند و تقریبا سایرتوقعات و انتظارات ما برآورده نمی شود.یک معضل دیگر در خبر رسانی وجود داردکه سوشال مدیایی که نقش اطلاع رسانی را بر عهده دارد به دلیل نداشتن نظارت هایی که روی خبرگزاری ها وجود دارد چندان هم قابل اعتماد نیست بنابراین آن خبر سرعت دارد اما قابل اعتماد نیست و کیفیت ندارد.
عباس غفاری: تورم ها مخاطبان را از تئاتر دور کرده است!
عباس غفاری، نویسنده، کارگردان و مدرس تئاتر که کارگردانی نمایش "خواب بیوقت حوریه" را در کارنامه خود دارد در این باره به خبرنگار برنا گفت :
تقریبا حدود ۴۰ الی ۵۰ نمایش هر شب در سالن های تهران اجرا میشود اما خب به نسبت دوران قبل از کرونا آمار تماشاگران کمتر است پس از دوران کرونا و اتفاقات سال گذشته برخی از سالنهای نمایش و تئاتر تعطیل شدند و برخی از هنرمندان و کارگردانان تئاتر تصمیم گرفتند که فعلاً در این عرصه فعالیت نکنند، همین امر موجب شد تا بسیاری از گروههای حرفهای را روی صحنه نمایش نداشته باشیم. اکنون اکثر نمایشها مربوط به گروههای جوانی است که میخواهند خودشان را بیشتر نشان بدهند و در سالن های خصوصی و دولتی اجرا میروند اما حقیقت این است که زمانی که به آمار فروش بلیطها نگاه میکنیم به دلیل تورمی که این روزها مردم با آن سر و پنجه نرم میکنند آمار تماشاگران در سالنها کاهش یافته است و خب دلیل منطقی هم هست زیرا بخش فرهنگی و هنری در سبد خانوادههای ایرانی وجود ندارد بنابراین تعدادی تماشاگر محدود داریم که به قشر متوسط و یا متوسط به بالای جامعه متصل میشود.
عباس غفاری افزود: با توجه به رقم بالای بلیط برخی از دانشجویان هم نمیتوانند به تماشای آثار بیایند با اینکه برخی از نمایشها و سالنها تخفیفات دانشجویی برای دانشجویان ارائه میدهند اما با توجه به تورمی که وجود دارد باز هم چندان دانشجویان نمیتوانند از تئاترها استقبال کنند؛ زیرا وقتی یک نمایش بلیطش ۲۰۰ الی ۳۰۰ هزار تومان باشد حتی اگر تخفیف ۳۰ درصدی هم داشته باشد باز هم چندان تاثیری در هزینه ندارد. به فرض یک خانواده ۴ نفره بخواهد به تماشای نمایش برود باید هزینه زیادی را متحمل شود. از طرفی دیگر اگر به گروههای تئاتری هم سر بزنیم آنها هم میگویند که با تورم سر و کار دارند. برای ساخت دکور، طراحیها، اجرای نمایش، دستمزدها، اجاره سالن و ... باید هزینههایی را متحمل شوند و خب میتوان به آنها هم حق داد بنابراین این توازن وجود ندارد و همین امر موجب میشود تا نمایشها آنچنان که باید استقبال نشود.
این نمایشنامه نویس با اشاره به اینکه دولت باید به تئاتر کمک کند، گفت: دولت باید برای اجرای گروههای تئاتری سوبسید قائل شود و یا حداقل بخشی از هزینه اجرای گروههای تئاتری را بپردازد، همانند کشورهای دیگر که به این شکل عمل میکنند. اگر به این شکل پیش برود ما روز به روز با بحران کاهش تماشاگر مواجه خواهیم شد، هر چقدر هم که یک نمایش از متن، کارگردانی و اجرای بسیار خوبی برخوردار باشد اما اگر عرضه و تقاضا به لحاظ مالی توازن نداشته باشد طبیعتاً مخاطب توان تهیه بلیط نخواهد داشت.
عباس غفاری با بیان اینکه امروزه پلتفرمها بازیگران را به خود جذب کردهاند، ادامه داد: حتی نمایشنامه نویسان نیز در این پلتفرمها فعالیت میکنند و جذب آن ها شده اند. اگر اینگونه پیش برود با بحران بسیار جدی روبرو خواهیم شد.
کارگردان نمایش "حریم خلوت دل" درباره تبلیغات در این حوزه گفت: یک زمانی تبلیغات بسیار برای دیده شدن نمایشها موثر بود اما واقعیت این است که از نیمه سال قبل تا به اکنون کانالهای مجازی و فضای مجازی چندان تاثیری در دیده شدن نمایشها و جذب مخاطب ندارد اما خب به هر روی در حال انجام فعالیتهای خود هستند و بسیاری از بازیگران پوستر اثر خود یا همکاران و دوستان خود را در صفحات مجازی خود به اشتراک میگذارند. نمیتوان گفت تبلیغات فضای مجازی تاثیر چندانی ندارد اما به نسبت سال قبل خیلی کم تاثیرتر است. اکنون تبلیغات بیشتر به شکل سینه به سینه است یعنی مخاطبان به تماشای یک اثر مینشینند و اگر از آن لذت ببرند آن اثر را به اطرافیان، خانواده، دوستان، آشنایان و همکاران خود معرفی میکنند. سازمان شهرداری و زیباسازی باید به دیده شدن و تبلیغات شهری بیش از پیش کمک کند زیرا به تئاترها کمک چندانی نمیکند.
انتهای پیام/
آیا این خبر مفید بود؟نتیجه بر اساس رای موافق و رای مخالف
منبع: خبرگزاری برنا
کلیدواژه: تئاتر فضای مجازی تبلیغ آثار نمایشی شبکه های مجازی عباس غفاری نمایشنامه نویس ایوب آقاخانی اطلاع رسانی توان گفت فضای مجازی عباس غفاری نمایش ها هزینه ها سالن ها شده اند
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.borna.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری برنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۲۷۵۶۸۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مراسم نکوداشت اکبر زنجانپور با حضور استادش
به گزارش «تابناک» به نقل از ایسنا، این نکوداشت، عصر روز یکشنبه ۹ اردیبهشت ماه همزمان با زادروز حمید سمندریان که یکی از استادان زنجانپور بوده است، با حضور جمع پرشماری از مخاطبان در تالار استاد جلیل شهناز خانه هنرمندان ایران برپا شد.
در این مراسم که به کوشش انجمن کارگردانان تئاتر ایران با اجرای محمد سلوکی برگزار شد، نشان ویژه خانه تئاتر به این هنرمند باسابقه اهدا شد.
در آغاز، شهرام گیلآبادی، رییس انجمن کارگردانان با اشاره به زادروز حمید سمندریان گفت: نام او خاطرات فراوانی به ذهن هر یک از ما میآورد و هُرم نفس ایشان بر صورت تک تک ما نشسته و هیچ لحظهای در تئاتر ما بیحضور ایشان نبوده.
او با ارایه توضیحاتی درباره تقدیرهایی که در نوزدهمین «شب کارگردان» صورت میگیرد، افزود: خوشحالیم در سال قبل به سختی سعی کردیم در کنار دوستانمان بایستیم. هیچ تحمیلی را نپذیریم و با استقلال در جهت عملی کردن نظرات خود بکوشیم. همچنان در کنار تمام هنرمندان تئاتر میایستیم و به ظالم اجازه صفآرایی نمیدهیم چون تئاتر، عرصه حقیقت است.
گیلآبادی یادآوری کرد: سال قبل مدالیوم خانه تئاتر به آتیلا پسیانی اهدا شد که امسال یاد او را گرامی میداریم.
در ادامه تصاویری از آتیلا پسیانی در مراسم سال گذشته این انجمن پخش شد و حاضران به یاد او کف زدند.
سپس احسان حاجیپور ، دبیر برنامه و عضو هیات مدیره انجمن کارگردانان با خوشامدگویی به مهمانان متن اولین لوح تقدیر را که به علی شمس مربوط میشد، ارائه کرد و این تقدیر با حضور صدرالدین زاهد، کارگردان، مترجم و بازیگر باسابقه تئاتر انجام شد.
علی شمس، نمایشنامهنویس و کارگردان تئاتر با تشکر از برگزارکنندگان برنامه آرزو کرد مسیر اتفاقات طور دیگری بچرخد و همه کسانی که به شیوههای گوناگون کار میکنند، بدون هیچ گونه رنج و تبعاتی بتوانند آثار خود را ارائه کنند.
او عنوان کرد که بهتر است برای اینکه برنامه به حاشیه کشیده نشود، سکوت کند.
در ادامه آرش دادگر، عضو هیات مدیره انجمن کارگردانان طی سخنانی درباره علیرضا کوشک جلالی، کارگردان و مدرس تئاتر، متن تقدیرنامه او را خواند و این کارگردان با حضور اصغر همت، تقدیر شد.
کوشک جلالی با تشکر از برگزارکنندگان این برنامه فقط آرزو کرد که برخی خبرهای ناخوشایند را که این روزها می شنویم، دیگر نشویم.
در بخش بعدی، مراسم تقدیر از ژاله علو برپا شد که خودش در برنامه حضور نداشت اما پیامی صوتی را فرستاده بود که پخش شد.
او در این پیام عذرخواهی کرد که به دلیل کسالت، نتوانسته در برنامه شرکت کند و از عشق و علاقهاش به تئاتر و نمایش رادیویی گفت.
او همچنین به پیشینه حضورش در تئاتر و هنرمندانی که با آنان همکاری داشته، اشاره کرد.
علو عنوان کرد که در رادیو نمایشهای بسیاری را کارگردانی کرده و افزود: برایم افتخاری است که توانستم کارهایی انجام دهم که بعد از گذر سالها هنوز به خوبی از آنها یاد میشود. او در پایان شعری از سرودههای خودش را خواند.
سپس محمد رحمانیان، دیگر عضو هیات مدیره انجمن کارگردانان متن تقدیرنامه ژاله علو را خواند و ایرج راد به نمایندگی از علو تقدیرنامه او را دریافت کرد.
او همچنین بخش کوتاهی از نمایشنامه «روزهای رادیو» را که اشارهای به ژاله علو و رقیه چهره آزاد داشت، اجرا کرد.
رحمانیان حضور کوشک جلالی را در تئاتر کشورمان همچون معجزهای خواند که در امر آموزش در استانهای گوناگون و ترجمه و کارگردانی ثابت قدم است و خطاب به او گفت: علیرضای عزیز بمانی برایمان!
هایده حائری ، مدرس تئاتر و دیگر هنرمند حاضر در برنامه از جایگاه تماشاگران گفت: من اعتراض دارم.
او از مردم کشورمان قدردانی کرد که به هنرمندان کشورشان احترام میگذارند و در مراسم تقدیر از آنان شرکت میکنند و گفت: الان احساس کردم جای یک خانم در مراسم تقدیر از خانم علو خالی است. ایشان دوست خیلی صمیمی دو تن از عمههای من بودند؛ خانمها طوسی و عذرا حائری. حیف است که تقدیرنامه خانم علو را دو تن از آقایان دریافت کنند.
او بعد از این سخنان طنزآمیز که با خندههای تماشاگران همراه شد و به دعوت رحمانیان که در دانشکده هنرهای زیبا دانشجویش بوده، روی صحنه رفت و تقدیرنامه علو را دریافت کرد.
رحمانیان نیز در سخنانی از حائری به عنوان یکی از استادان خوب خود یاد کرد که به نوعی، منشأ ساخت فیلم «هامون» شده چون با اجرای اثری از او، داریوش مهرجویی خسرو شکیبائی را برای بازی در «هامون» انتخاب کرده است.
در بخش بعدی، بخشهایی از فیلم زندگی تئاتری اکبر زنجانپور در گفتگو با محمد رحمانیان پخش شد.
سپس محمود دولتآبادی روی صحنه رفت و با تشریح خاطراتی از مهدی فتحی (بازیگر فقید تئاتر) که دوست مشترک خودش و زنجانپور بوده، گفت: ما در آن دوران قدم میزدیم و فکر میکردیم کسانی که کار هنر نمیکنند، چه میکنند.
او ادامه داد: زنجانپور در کنار دیگر دوستان ما سعی کرده هنر بورزد ولی همیشه موانع اجازه نداده این فعالیت چه در ایشان و چه در دیگر دوستان، ادامه پیدا کند.
دولتآبادی افزود: آنچه مایه خرسندی من است، حضور این اجتماع است که به مناسبت دوستی هنرمندان تئاتر تشکیل شده و بسیار گرامی است.
این داستاننویس با سابقه که پیشنیه تئاتری دارد، خاطراتی از دوران مشکلات خودش در تئاتر در سال ۵۳ بیان کرد و افزود: بعد از آن سال، دیگر روی صحنه نرفتم ولی سال ۵۶ پیشنهاد تشکیل سندیکای تئاتر را دادم و در تئاترهای لالهزار به نشان تقدیر از هنرمندان گذشته خود برنامهای تدارک دیدیم اما متاسفانه دیگر آن تئاترها باقی نماند.
دولتآبادی خطاب به حاضران در برنامه افزود: وقتی مهدی فتحی کسل و بیحوصله میشد، برای خودش نقشی میساخت و آن را اجرا میکرد. یعنی لازم نیست حتما چیزی بشود، همین که هستید و سرپا هستید، همین که چنین شبهایی برگزار میشود، یعنی شدن. چیزی در انتظار هنرمند نیست. آرزو میکنم همیشه رونده باشید و وقتی هم خسته میشوید، خستگی از تن دور کنید و دوباره ادامه بدهید.
سپس رحمانیان بار دیگر روی صحنه رفت و با یادآوری خاطراتی از زنجانپور گفت: اولین بار استاد را در «آتش بدون دود» کار نادر ابراهیمی و بعد از آن در فیلم «بیتا» هژیر داریوش و پس از آن در نمایشهای تلویزیونی دیدم.
این نمایشنامهنویس و کارگردان اضافه کرد: اولین مواجهه من با آقای زنجانپور به عنوان کارگردان، اجرای درخشان ایشان از نمایشنامه «همه پسران من» کار آرتور میلر بود که سبب شد راه خودم را به عنوان کارگردان پیدا کنم. صحنههای درخشان این نمایش از یک کلاس درس آموزندهتر بود و هنوز تک تک صحنههای آن را به یاد دارم و بزرگترین تاثیری است که یک اثر هنری و یک کارگردان بر من گذاشته است.
رحمانیان از اجرای نمایش«مروارید» نوشته عزتالله مهرآوران و کار زنجانپور به عنوان دیگر نمایش درخشانی یاد کرد که همچنان تاثیرش بر او باقی مانده و آرزو کرد که سایه زنجانپور همچنان بر سرمان باقی بماند.
در بخش بعدی برنامه، تصاویری خاطرهانگیزی از نمایش «نگاهی از پل» نوشته میلر و کار سمندریان پخش شد که سال ۵۱ اجرا شده است.
سپس مسعود دلخواه، دیگر کارگردان حاضر در برنامه در سخنانی با بیان اینکه مبالغه نمیکند، گفت: تصمیم دارم از دشواری اکبر زنجانپور بودن صحبت کنم چون اکبر زنجانپور بودن، اصلا ساده نیست.
او با یادآوری اولین خاطرههای خود از زنجانپور افزود: نمایشی از رکنالدین خسروی دیدم که زنجانپور و بهروز بقایی در آن بازی میکردند. او در این نمایش بیش از ۲۵ کارکتر را بازی کرد و هنوز صدایش و انرژیاش را که خیلی سریع از نقشی به نقشی میرفت، در ذهنم مانده.
دلخواه با بیان خاطره همکاریاش در نمایش «دایی وانیا» به کارگردانی زنجانپور ادامه داد: یک نفر میتواند بازیگر، کارگردان، دوبلور یا انسان شریفی باشد و همیشه خود اصیلش باشد ولی داشتن همه اینها در یک جا سخت است و اکبر زنجانپور همه اینها را با هم دارد. رفتار او میتواند الگویی باشد برای نسل جوان؛ از دیسیپلین کاریاش تا برخورد یکسان با همه اعضای گروه.
وی خاطرنشان کرد: در نمایش «دایی وانیا» کاریزمایی روی صحنه میدیدم که نظیرش را ندیده بودم. کاریزمای اکبر زنجانپور، از خود بودن اوست و نترس بودن و نقاب به چهره نداشتنش. ما بعد از آن نمایش، در گفتگوهایمان از ابزورد بودن شرایط اجتماعی و تئاتری با هم حرف میزنیم.
دلخواه در پایان سخنانش پیشنهاد کرد یک جایزه بازیگری به اسم اکبر زنجانپور نامگذاری شود و توضیح داد: این نامگذاری تنها به دلیل این نیست که او بازیگر خوبی است بلکه چون انسان شریفی است.
در ادامه، نوید محمدزاده به عنوان نمایندهای از نسل جوان در سخنانی درباره زنجانپور گفت: خجالت میکشم درباره ایشان صحبت کنم.
او خطاب به زنجانپور ادامه داد: استاد خیلی دوستتان دارم. چندی پیش فرصتی شد تا در کنار شما متنی را دورخوانی کنیم. امیدوارم قسمت باشد روی صحنه کنارتان بازی کنم و نفس شما را حس کنم و لذت ببرم و یاد بگیرم. سلامت باشید و سرحال.
در بخش بعدی، شهرام گیلآبادی که مدتها مدیر رادیو بوده، خاطراتی از دوران کاری خود در این رسانه بیان کرد و گفت: هُرم نفس خیلی از بزرگانرادیو بر صورتم نشست که ویژگیهای مشترکی داشتند.
او خاطراتی از بازی زنجانپور در نمایشی از صدرالدین شجره و نیز خاطراتی از احمد آقالو و مهدی فتحی بیان کرد و ادامه داد: ما در رادیو با حکمتهایی مواجه بودیم که یکی از آنها آموزش سینه به سینه بود. امثال زنجانپور، این فضا را ایجاد کردند که حکمت جاری در رادیو، آموزش باشد. چیزی که از این نسل بزرگ عاید من شد، این بود که نظم، توسعه فکری، دانایی و درایت سکوت را میآورد. این آدمها هر چه دارند در طبق اخلاص میگذارند که دیگران قد بکشند چون آنان بخیل نیستند. ماموریت خود را معرفتشناسی و توسعه فکری میدانند. آقای زنجانپور در عالم هنر، یکی از آبروهای زمین است.
در بخش بعدی، پرویز ممنون، دیگر هنرمند پیشکسوت تئاتر که در وین زندگی میکند و دیشب تازه به ایران رسیده، در سخنانی گفت: هنوز گیج راه هستم ولی خوشحالم که در بزرگداشت اکبر شرکت میکنم.
او که استاد زنجانپور بوده ادامه داد: شما از زماناستادی او گفتید و من چند خاطره از زمان دانشجوییاش میگویم. اولین بار که برای مدیریت دانشکده دعوت شدم، نمایشی از بهمن فرسی روی صحنه بود و اکبر نقش اصلی آن را بازی میکرد . فرسی قبل از کارگاه نمایش، کارهای تجربی و غیر متعارف اجرا میکرد. با دیدن بازی اکبر حیرتزده شدم و اگر سال قبل بازی محمد علی کشاورز را ندیده بودم، با دیدن او روی صحنه، ضعف میکردم.
ممنون از زنجانپور در کنار آذر فخر و کیهان رهگذر وبه عنوان یکی از چند دانشجوی محبوب خود یاد کرد و افزود: هرچند اکبر هم سنش به دانشجویان نزدیک بود، هرگز سراغ شعار نمیرفت و در کار خود همیشه جدی بود. او همیشه محترم بود مثل انتظامی. آنان سر کلاس بسیاری استادان میرفتند چون معتقد بودند از هر استادی چیزی یاد میگیرند.
ممنون اضافه کرد: یکی از نقشهای حساس خود را به او سپرد و بعد از آن، استاد راهنمای رسالهاش شدم که اجرای نمایش «ریل» نوشته دولت آبادی بود و با همراهای رضا بابک اجرا کردند. همه کسانی که در کار تئاتر هستند، عاشقاند ولی زنجانپور جدی بود. به همین دلیل وقتی صحبت از بزرگداشت شد، با خودم فکر کردم اگر قرار باشد در بزرگداشت سه چهار تن از دانشجویانم شرکت کنم، حتما یکی از آنان اکبر خواهد بود.
در بخش پایانی، اکبر زنجانپور در میان تشویق حاضران روی صحنه رفت و در شرایطی که همه به احترام او ایستاده بودند، گفت: امشب آنقدر از من تعریف شد که گیج شدم آن ولی این سخنان مسئولیت آدم را زیاد میکند که تماشاگر و هنر را جدی بگیریم. باید حواسمان باشد به چیزهایی که نوشته و خوانده نمیشود. همه این کارها را میکنیم که به فضا برسیم. آنچه کم است، ارتباط نانوشته و ناگفتهای است که هر کس سهم خود را از آن بر میدارد و گذر میکند.
این هنرمند پیشکسوت ادامه داد: وظیفه ماست که سعی کنیم تصویری را که دیده نمیشود، بسازیم و آنچه را شنیده نمیشود، به تماشاگر پیشنهاد بدهیم و این مال زمانی است که کمتر بتوان حرف زد و گفتنیها را گفت.
زنجانپور در پایان گفت: امشب از حوصله و محبت شما هم شرمندهام و هم به خودم میبالم و اینها مسئولیت مرا بیشتر میکند. «ایبسن» میگوید قویترین انسان کسی است که از همه تنهاتر است. بگردیم و تنهاییهای خود را پیدا کنیم.
سپس نشان ویژه خانه تئاتر با حضور پرویز ممنون، صدرالدین زاهد، محمد رحمانیان، محمود دولتآبادی، ایرج راد، اسماعیل خلج، همسر، دختر و نوه زنجانپور، نشان ویژه خانه تئاتر به این هنرمند اهدا شد.
متن تقدیرنامه او را شهرام گیلآبادی خواند و زنجانپور پس از دریافت این نشان گفت: یک عمر دویدهام و امشب جایزه گرفتهام.
اسماعیل خلج که سالها قبل نمایشنامه مشهور «گلدونه خانوم» را نوشته، خاطرهای از زنجانپور بیان کرد و گفت: شبی به من تلفن زد و اجازه گرفت اسم دخترش را گلدونه بگذارد و من هم به او گفتم من هم این اسم را از شخص دیگری گرفتهام و بر نمایشنامهام گذاشتهام.
زنجانپور هم توضیح داد نوهاش که در این مراسم حضور دارد، دختر گلدونه است.
بعد از برگزاری مراسم، تصاویری از مستند اکبر زنجانپور در محوطه باز پارک خانه هنرمندان ایران پخش شد.
در ادامه تصاویر دیگری از این مراسم را میبینید: